نوشته های محسن سعیدپور

دست نوشته های شخصی محسن سعیدپور

نوشته های محسن سعیدپور

دست نوشته های شخصی محسن سعیدپور

نوشته های محسن سعیدپور

آثار شخصی محسن سعیدپور
دست نوشته ها و مقالات اختصاصی
کلماتم خانه‌ای‌ست برای آن‌هایی که در سکوت گم شده‌اند.
هر جمله، پنجره‌ای‌ست رو به درون

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

نقص بی عدالتی

يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۵ ب.ظ | محسن سعیدپور | ۰ نظر

🩸 نقص بی‌عدالتی: خنجری پنهان در روابط

 

بی‌عدالتی یعنی این‌که انتظاراتت از دیگران بیشتر از تلاش‌ت برای درکشونه.  

یعنی وقتی معیارهای دوگانه‌تو فریاد می‌زنی—برای خودت بخشش هست، برای دیگران محکمه.  

و این‌جوری است که خنجرِ بی‌عدالتی سر در لانه‌ی هر اعتماد و دوستی می‌کارد.

> «بی‌عدالتی یعنی با یک ترازوی پر از تعصب، مردم را محک می‌زنی؛ هیچ‌وقت ترازوی خودت عدد صفر نمی‌آورد.»

 

🔥 بی‌عدالتی چطور زهر می‌ریزد؟

 

- وقتی برای خطای خودت بهانه‌تراشی می‌کنی، ولی خطای دیگران را تیتر می‌کنی.  

- وقتی تابع قانون «بایدها» و «نبایدها» هستی، ولی قوانین را فقط برای کسانی که نمی‌پسندی می‌سازی.  

- وقتی حق دیگران در احترام، فرصت، محبت یا شنیده شدن را نادیده می‌گیری؛ بعد انتظار داری جواب قلبت را با وفاداری بدهند.  

- وقتی پای انصاف در تصمیم‌گیریات لغز می‌خورد، اما شکوه‌ی غم و دوری را متوجه دیگران می‌دانی.  

 

🎯 جمع‌بندی

 

نقص بی‌عدالتی یعنی تو همچنان در نقش قاضی و جلاد ظاهر می‌شی، اما هیچ‌گاه به صندلی متهم قدم نمی‌گذاری.  

تا وقتی که معیارهای یک‌طرفه‌ت را براساس ترس، توقع یا نیازهای نفسانی‌ات نچینی، انتظار عدالت داشتن مثل انتظار طلوع ماه در نیمه‌شبیه:  

بی‌نتیجه و کاملاً ناباورانه.

 

---

🩸 معیارهای یک‌طرفه:

✅✅معیارهای یک طرفه✅✅

وقتی برای خطای خودت بهانه می‌سازی و خطای دیگران را تیتر می‌کنی

 

بی‌عدالتی یعنی تو قاضی زندگی خودت باشی، اما برای محکوم‌کردن دیگران از ترازوی پر از تعصب استفاده کنی. وقتی اشتباه خودت پیش می‌آید، یک ملت‌نامه از بهانه می‌نویسی؛ اما خطای دیگران را درشت‌ترین فونت صفحه اول زندگی‌ات منتشر می‌کنی.

 

> «تو خودت گھ‌ گله می‌کنی، اما وقتی پای دیگری وسط است، سردرگمت نمی‌کند؛ خبرش را تیتر می‌کنی.»

 

 داستان معلمی با معیارهای یک طرفه را برای درک بهتر معیار یک طرفه بخوانید داستانی از معلمی که معیارهای یک طرفه را رعایت نمی‌کرد

🔥 نشانه‌های این بی‌عدالتی درونی

 

- هرگاه پای تو در میان است، یک قصه‌پردازی ماهرانه می‌سازی تا تقصیر را گردن شرایط، گذشته یا بخت شوم بیاندازی.  

- هرگاه دیگری خطا می‌کند، بدون کوچک‌ترین ارفاقی، نقطه‌چین‌های طرف مقابل را پُررنگ می‌کنی و روی همه زوم می‌کنی.  

- برای خودت معافیت ویژه در نظر می‌گیری، اما برای دیگران قاچاقچی قاعده می‌شوی؛ هیچ دروازه‌ای را بدون بند نمی‌گذاری.  

- هر بار دیگران را متهم می‌کنی، یک تکه از اعتماد به نفس و صداقت خودت را می‌فروشی.

🎯 یک پیشنهاد بی‌پرده

 

اگه قرار است از عدالت حرف بزنی، از خودت شروع کن.  

قبل از اینکه هنرمندانه اشتباهات دیگران را زیر نورافکن ببری، باید بلرزی زیر نگاه تیزبین خویشتن.  

چون تنها وقتی معیارهایت را برای خودت و دیگران یکسان کنی، می‌توانی روی عدالت حرف بزنی—و نه تزویر.

 

معیارهای انتخابی:وقتی بایدها فقط برای دیگران است 

 

زندگی پر شده از «باید» و «نباید». اما گاهی ما از این قواعد فقط برای کسانی استفاده می‌کنیم که دوست‌شان نداریم. این‌جوری نه عدالت می‌ماند، نه حتی صداقت.

 

---

 

✅✅تعریف معیارهای دوگانه ✅✅

 

معیار دوگانه یعنی وقتی برای خطای خودت توجیه می‌سازی، اما برای اشتباه دیگران حکم اعدام صادر می‌کنی.  

یعنی وقتی تویی طرف مقابل، همه‌چیز بر اساس شرایط تو تفسیر می‌شود؛ ولی وقتی دیگری وسط است، هیچ امکانی برای تفسیر باقی نمی‌گذاری.

 

---

 

ریشه‌های روان‌شناختی

 

- خودبرترپنداری: وقتی خودت را اصولاً برتر میبینی، نیازی نمبینی که قوانین را برای خودت هم اجرا کنی. 

- اجتناب از مسئولیت  

  قانون‌گذاری انتخابی به تو اجازه می‌دهد همیشه شاکی باشی، اما هیچ‌گاه مسئول نباشی.  

- نیاز به کنترل  

  با وضع بایدها فقط بر رفتار کسانی که دوست‌شان نداری تسلط پیدا می‌کنی.

 

---

 

مثال‌های روزمره

 

۱. شبکه‌های اجتماعی

وقتی توییت یا پست کسی را خوش‌ات نمی‌آید، در دقیقه اول متهمش می‌کنی. اما وقتی حرف خودت زیر سوال می‌رود، سریع گزارش می‌کنی و سانسور می‌کنی.

 

۲. سیاست و رسانه

یکی از سیاست‌مداران از «شفافیت» حرف می‌زند و خبرنگاران را متهم می‌کند؛ اما خودش پرونده‌های شخصی را قفل می‌کند و از پاسخ طفره می‌رود.

 

۳. روابط شخصی

دوستت سر وقت نیامد، فهرست بلندبالایی از «نبایدها» می‌نویسی. اما وقتی خودت دیر می‌کنی، یک پیامک کوتاه را کافی می‌دانی و انتظار بخشش داری.

 

---

 

پیامدهای معیار دوگانه

 

- فروپاشی اعتماد  

  دیگران به حرف‌ها و وعده‌هایت باور نمی‌کنند.  

- کاهش مسئولیت‌پذیری  

  هیچ‌کس عواقب زندگی‌اش را نمی‌پذیرد.  

- تعمیق شکاف اجتماعی  

  جامعه به‌جای اتحاد روی قضاوت و تفرقه تمرکز می‌کند.

 

---

 

چطور از این تله خلاص شویم؟

 

- خودآگاهی را تقویت کن  

  هر بار خواستی برای دیگران قانون وضع کنی، اول از خودت بپرس: آیا خودم هم این قانون را رعایت می‌کنم؟  

- شفاف باش  

  معیارها و انتظاراتت را بدون ابهام بیان کن و آماده باش در برابر سوال دیگران پاسخ دهی.  

- همدلی را تمرین کن  

  سعی کن جای دیگران باشی و بفهمی چرا ممکن است خطا کنند.  

- مسئولیت‌پذیری فعال  

  اشتباهاتت را علناً بپذیر و نشان بده که برای اصلاحش قدم برمی‌داری.

 

---

 

نتیجه

 

قواعد زندگی نباید شمشیری دو لبه باشند که فقط یک لبه‌اش را برای دیگران تیز کنیم. عدالت واقعی یعنی همان‌قدر که برای دیگران «باید» می‌نویسیم، برای خودمان هم ملزم باشیم. تنها در این صورت، می‌توانیم انتظار داشته باشیم جامعه‌ای مبتنی بر صداقت و احترام بسازیم.

 

نادیده‌انگاری حقوق دیگران و توقع وفاداری:
پارادوکس مدرن

 

وقتی حق دیگران به احترام، فرصت، محبت یا شنیده شدن را نادیده می‌گیری، انتظار وفاداری و پاسخ عاطفی از آن‌ها، مثل نشستن پای گلیم سوخته و انتظار کرن خوردن است.

 

---

 

چرا این رفتار انقدر عمیقاً غلط است؟

 

- شما با هر رد کردن خواسته یا نیازشان، دلیلی به آن‌ها می‌دهید که درد بگیرند.  

- همان‌قدر که به شما حق داده می‌شود احساس کنید مهمید، آن‌ها نیز به همان حق نیاز دارند.  

- وقتی کسی را بی‌صدا کنار می‌گذارید، انتظارتان از وفاداریش غیرمنطقی می‌شود.

 

---

 

نشانه‌های نادیده‌انگاری در روابط روزمره

 

1. بی‌توجهی هنگام صحبت کردنِ طرف مقابل؛ نگاه به صفحه گوشی یا قطع کردن حرف در نیمهٔ جمله  

2. ارائه فرصت‌های رشد یا پیشرفت به دیگران به شرط سربلندی شخصی شما  

3. محبت‌های یک‌طرفه یا مشروط؛ یعنی محبت زمانی که شما سود می‌برید  

4. شنیده نشدنِ واقعی: پاسخ‌هایی از سر اجبار یا بی‌حوصلگی

 

---

 

پیامدهای بلندمدت

 

- فروپاشی اعتماد: وقتی آدم‌ها ببینند برایشان ارزش یکسان قائل نیستید، کنار شما فاصله می‌گیرند.  

- اضطراب و خشم نهفته: انباشته شدن حرف‌های نشنیده و نیازهای برآورده‌نشده، به تلخی بدل می‌شود.  

- تضعیف وفاداری: وفاداری ریشه در احساس احترام و درک متقابل دارد؛ بدون آن، رابطه خشک و بی‌روح می‌گردد.

 

---

 

ابزارها و راهکارهای نوین برای اصلاح رفتار

 

- تمرین «گوش دادن فعال» با تکنیک SMART  

  Specific: دقیقاً مشخص کنید چه چیزی می‌خواهید بشنوید  

  Measurable: از خود بپرسید چقدر به نکات گفته‌شده توجه کردید  

  Achievable: توجه ۵ دقیقه‌ای روزانه به حرف طرف مقابلتان  

  Relevant: تمرکز بر احساسات و نیازهای اصلی  

  Time-bound: ارزیابی هر شب قبل از خواب  

 

- روزانه ۳ سؤال باز مطرح کنید  

  1. امروز چه نیازی از طرف مقابلم را نادیده گرفتم؟  

  2. برای پر کردن آن چه قدمی برمی‌دارم؟  

  3. چطور این تجربه به من کمک می‌کند درک عمیق‌تری از روابط پیدا کنم؟

 

- بهره‌گیری از اپلیکیشن‌های «مربی‌گری عاطفی»  

  ابزارهایی مثل MoodNotes یا Reflectly می‌توانند سطح توجه و همدلی شما را پایش کنند و به شما یادآوری کنند که احترام و محبت را به موقع ارزانی کنید.

 

---

 

نتیجه‌گیری

 

نادیده گرفتن حقِ احترام، فرصت، محبت یا شنیده شدن، توقع وفاداری را به خیالی عبث تبدیل می‌کند. تنها وقتی نیازها و احساسات دیگران را به رسمیت بشناسیم، می‌توانیم انتظار داشته باشیم قلب‌هایشان به ما وفادار بماند.

 

---

 

⚖️وقتی حق دیگران را ندیده می‌گیری و انتظار وفاداری داری

بی‌احترامی، نادیده‌گرفتن فرصت، سهل‌انگاری در محبت یا چشم‌پوشی از شنیده‌شدن، هیچ‌وقت با «من برایت همه‌چیزم» جمع نمی‌شوند.  

 

> «وفاداری مثل آب نیست که از شیر برود و هر وقت خواستی برگردد. وقتی کسی را تشنه نگه می‌داری، انتظار نداشته باشی رودخانه‌ی وفاداری‌اش دوباره به سوی تو بپیچد.»

 

---

 

😡 منشأ پارادوکس

 

- احترام: حق اولیه همه آدم‌هاست. وقتی ندیده می‌گیری، سهم‌خواهی وفاداری بی‌معناست.  

- فرصت: تو حق داری رشد کنی؛ دیگران هم همین‌طور. محروم‌شان می‌کنی، اما انتظار داری تشویقت کنند؟  

- محبت: مشروط‌سازی عشق یعنی خریدن وفاداری با گروکشی احساسی.  

- شنیده‌شدن: وقتی گوش نمی‌دهی، دلیلی نمی‌گذاری بمانند و بشنوندت.

 

---

 

💣 پیامدها

 

- بی‌اعتمادی عمیق؛ هر لطف کوچکی را هم زیر سؤال می‌برند.  

- رابطه خشک و سرد؛ هیچ ریشه‌ای برای ماندن پیدا نمی‌کنند.  

- بی‌وفایی واقعی؛ تنها راه واکنشِ طبیعیِ فراری‌دادن است.

 

---

 

🎯 چطور از این منجلاب برآییم؟

 

- اول خودت را گوش کن: آیا خودت را می‌شنوی یا همیشه در حال نادیده گرفتن هستی؟  

- تمرین احترام فعال: در گفتگوها سقفِ زمانِ صحبت و چشم‌درچشم را بشکن.  

- محبت بی‌قید: بدون توقع پاداش، یک بار هم فقط بده.  

- ساختن فرصت: فرصتی بده تا دیگران بتوانند به‌راحتی در کنارت رشد کنند.

 

---

 

تا وقتی حق دیگران را نادیده بگیری، وفاداری‌شان نه هدیه که یک رویا خواهد بود.

 

⚖️انصافِ لغزشی: وقتی فریاد غم را به دیگری نسبت می‌دهی

 

انصاف یعنی معیارهای یکسان برای خود و دیگران.  

وقتی در تصمیم‌هایت عدالت را کم‌کم کنار می‌گذاری، اما شکایت دوری و درد را به گردن دیگران می‌اندازی، یعنی خودت اولین قربانی انصاف کشی هستی.  

 

> «انصاف را می‌خوانی، اما در عملش غایبی؛ برای خودت بخشش می‌سازی، برای دیگران حکم اعدام.»  

 

---

 

🔥 نشانه‌های انصاف تقلبی

 

- وقتی برای خطای خودت بهانه می‌آفرینی، اما برای اشتباه دیگران فریاد می‌زنی.  

- وقتی سهم خودت را در شکست یا جدایی نمی‌بینی، اما قصه‌ی رنج را برای دیگران روایت می‌کنی.  

- وقتی در تصمیم‌گیری‌هایت اولویت‌هایت را به‌خاطر منافع شخصی جابه‌جا می‌کنی، و بعد از تنهایی‌شان شاکی می‌شوی.  

- وقتی در پس‌گرفتن محبت، احترام یا فرصت برای خودت کوتاهی می‌کنی، اما انتظار وفاداری و درک از آن‌ها داری.  

 

---

 

🎯 یک راهکار بی‌پرده

 

برای بازگرداندن انصاف به زندگی‌ات، باید از خودت شروع کنی:  

1. مسئولیت اشتباهاتت را علناً بپذیر.  

2. معیارهایت را بازبینی کن و برای خودت هم اجراپذیرشان بساز.  

3. قبل از اینکه فریاد غم و دوری دیگران را بلند کنی، پرسش «کجای کار من نقص داشت؟» را تکرار کن.  

4. عدالت را نه به‌عنوان شعاری زیبا، که به‌عنوان عملی روزمره تمرین کن.  

 

تا وقتی انصاف را در تصمیم‌هایت بازیچه کنی، هیچ کینه‌ای که به گردن دیگران بیندی، سنگین‌تر از خفگیِ وجدان خودت نخواهد بود.

 

نویسنده محسن سعیدپور

بی عدالتی نوشته محسن سعیدپور را هم بخوانید

✅✅معیارهای یگانه✅✅

✅✅معیار های دوگانه✅✅

✅✅داستان معلمی با معیارهای یک طرفه✅✅

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">