به وبلاگی خوش اومدی که نه قراره حالتو خوب کنه، نه قراره برات نسخه بپیچه.
اینجا جاییه که درد حرف میزنه، رنجش شکل میگیره، و معنا از دل خاکستر زخمها بیرون میاد.
اگه دنبال جملات قشنگ و عکسای غروب با کپشن «زندگی زیباست» میگردی، لطفاً برو یه جای دیگه.
اینجا زندگی همونطور نشون داده میشه که هست:
آشفته، پیچیده، گاهی مزخرف، ولی همیشه واقعی.
---

من کیام؟
یه آدم با ذهنی پر از اسطوره، خاطره، فلسفه، و یه مشت احساساتی که نه توی روانشناسی جا میشن، نه توی شعرهای عاشقانه.
من اینجا مینویسم چون اگه ننویسم، دردها تبدیل میشن به دیوار.
و ترجیح میدم ازشون پل بسازم—اگه لق باشه.
---
اینجا چی پیدا میکنی؟
- داستانهایی که از دل رنجا و رها زاده شدن
- مونولوگهایی که با خودکمبینی، حسادت، و شکاکی گلاویز میشن
- صحنههایی که قهرمانهاش نه کاملن، نه نجاتیافته—فقط در حال تلاشن
- و گاهی، یه جمله که شاید نخندونهت، ولی تکونت بده
---
اگه دنبال معنا میگردی، نه معجزه، اینجا جای توئه.
اگه جرأت داری با خودت روبهرو بشی، نه با نسخههای آماده، اینجا جای توئه.
و اگه هنوزم فکر میکنی درد باید یه معنا داشته باشه،
خب، شاید این وبلاگ بتونه کمک کنه پیداش کنی.
قلمت جاویدان محسن عزیز