نقص سوءاستفاده
---
چرا این نقص زهرآگین است
- اعتماد را میبلعد: آدمها وقتی بفهمند از آنها سوءاستفاده شده، دیگر حاضر نمیشوند آسیبپذیر باشند.
- خودِ سوءاستفادهکننده را کوچک میکند: کسی که مداوم از دیگران بهرهکشی میکند، مهارتِ انسانیاش را فرومیفروشد و برای تأیید بیرونی وابسته میشود.
- چرخهای تولید میکند: سوءاستفاده منتقل میشود؛ آن که امروز بهرهکشی شده، فردا ممکن است همان رفتار را تلافی کند یا در برابر دیگری تکرار کند.
---
نشانههای ساده که نشان میدهد کسی دارد سوءاستفاده میکند
- پیوسته انتظارات نامتناسب: درخواستهایی که بارِ نامتناسبی روی دیگری میگذارد و جبران یا مرزی پیشنهادی نیست.
- توهمِ استحقاق: فکر میکنند چون زرنگتر، محبوبتر یا قدرتمندترند، حق دارند بهرهکشی کنند.
- پنهانکاری و طفره: وقتی روبهرو میشوی، دلیلِ منطقی نیست؛ عوضش قصه یا احساساتِ قوی میآورند تا تو را ساکت کنند.
- بازپرداخت نابرابر: همیشه «دادن» یکطرفه است؛ اگر سنجش شود، تراز هیچوقت صفر نمیشود.
---
دو قصه کوتاه برای روشن شدن مسئله
- قصه اول: رفیقی که همیشه «فقط یک لطف کوچک» میخواست؛ از قرضهای مکرر تا گرفتنِ کارها بدون درخواستِ واضح. یک روز محاسبه کردی و دیدی وقتی همه لطفها را جمع میزنی، انگار تو سرمایهگذارِ اصلیِ رابطهای که قرار نبود سرمایهگذاری باشد.
- قصه دوم: مدیرِ پروژهای که چشمش را روی کارِ بدِ یک آشنا بست و از دیگران بیشتر انتظار گذاشت؛ تیم سوخت، انگیزه رفت و نهایتاً همان پروژه هم سقوط کرد؛ چون معیارها را برای یک نفر نرم کرد و برای بقیه سخت.
---
چه کار عملی باید کرد (بیتعارف)
1. مرزها را بنویس و اعلام کن. اگر نمینویسی، دیگران فرض میکنند هر چیزی مجازه.
2. نامطلوب را نام ببر. وقتی کسی از تو چیزی طلب میکند که منصفانه نیست، اسمش را بگو: «این خواسته منصفانه نیست چون...».
3. جبرانِ واضح بخواه. اگر کسی خطا کرد، جبرانِ مشخص بخواه؛ نه وعدههای نامشخص.
4. خارجیِ بیطرف بیاور. در موارد سازمانی یا طولانیمدت، معیارها را به یک قاضی بیطرف بسپار.
5. بساز یا برو. اگر کسی مدام سوءاستفاده میکند و تغییر نمیکند، رابطه را یا بازتعریف کن یا تمامش کن.
---
نتیجهگیری✅
سوءاستفاده رفتارِ قوی نیست؛ نشانه ضعفِ اخلاقی و کوتاهیِ شجاعت است. اصلاحِ آن ساده نیست اما شدنی است: با مرزِ روشن، بازخواستِ شفاف و جبرانِ قابلاندازهگیری.