نوشته های محسن سعیدپور

دست نوشته های شخصی محسن سعیدپور

نوشته های محسن سعیدپور

دست نوشته های شخصی محسن سعیدپور

نوشته های محسن سعیدپور

آثار شخصی محسن سعیدپور
دست نوشته ها و مقالات اختصاصی
کلماتم خانه‌ای‌ست برای آن‌هایی که در سکوت گم شده‌اند.
هر جمله، پنجره‌ای‌ست رو به درون

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

شعر درخت برگرفته از داستان آخرین درخت

يكشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۹:۵۲ ب.ظ | محسن سعیدپور | ۰ نظر

در دل جنگل، روزی نهال  

زاده شدم با رؤیای وصال  

پرنده‌ها آواز می‌خواندند  

رودها در دل خاک می‌رقصیدند  

 

شاخه‌ام لرزید از باد بهار  

گل شکفت از خاک، بی‌انتظار  

فصل‌ها می‌آمدند با رنگ و نور  

زندگی جاری بود، بی‌غرور  

 

میمون از شاخه‌ام می‌پرید  

فیل از کنارم آرام می‌گذرید  

پرنده لانه‌اش را بر من ساخت  

زرافه برگم را با لب چید و رفت  

 

اما ناگاه، انسان آمد  

تبرش را بر ریشه‌ام نهاد  

درختان افتادند، یکی یکی  

رودها خشکیدند، بی‌حرکتی  

 

خانه ساختند از تن ما  

مداد، کاغذ، قایق، رؤیا  

پرنده کوچ کرد، حیوان مرد  

و من ماندم، تنها، بی‌درد  

 

حالا خشکم، بی‌برگ و بی‌جان  

دلتنگ آواز، دلتنگ باران  

آخرین درختم، آخرین صدا  

در دل خاک، بی‌فردا  

 

ای انسان، ای دانا و مغرور  

فردا که خاک شد همه‌ی حضور  

با خاکستر من چه خواهی کرد؟  

وقتی زمین شد بی‌برگ و سرد...

 

  • محسن سعیدپور

شعر

محسن سعیدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">