و بعدش با یه لبخند رندانه، از کنار درد بقیه رد میشی، چون خب، تو هم زندگیت رو داری، نه؟
و راستش رو بخوای، گاهی لازمه. چون اگه همیشه بخوای همه رو نجات بدی، یه روز میبینی خودت غرق شدی.
ولی بذار یه چیزی رو روشن کنیم: خودخواهی یه طیفهست—not یه برچسب.
یه طرفش اون آدمیه که هیچکس جز خودش براش مهم نیست، و طرف دیگهش اون کسیه که خودش رو فراموش کرده چون فکر میکنه باید همیشه فداکاری کنه.
تو باید یه جایی وسط این طیف وایستی.
نه اونقدر خودخواه که بقیه رو له کنی، نه اونقدر فداکار که خودت له بشی.
خودخواهی سالم یعنی اینکه بدونی کی باید «نه» بگی.
یعنی اینکه بدونی ارزشهات مهمن، حتی اگه بقیه ناراحت بشن.
یعنی اینکه بفهمی مراقبت از خودت، یه وظیفهست—not یه گناه.
ولی اگه خودخواهیت تبدیل بشه به یه دیوار، اونوقت دیگه نه کسی میتونه بهت نزدیک بشه، نه تو میتونی از تنهایی فرار کنی.
پس خودخواه باش، ولی باهوش.
خودت رو اول بذار، ولی نه همیشه.
و یادت باشه: گاهی بهترین کاری که میتونی برای خودت بکنی، اینه که یه نفر دیگه رو هم ببینی.
نوشته شده توسط محسن سعیدپور
کپی برداری از مطالب ممنون میباشد
---