نوشته های محسن سعیدپور

دست نوشته های شخصی محسن سعیدپور

نوشته های محسن سعیدپور

دست نوشته های شخصی محسن سعیدپور

نوشته های محسن سعیدپور

آثار شخصی محسن سعیدپور
دست نوشته ها و مقالات اختصاصی
کلماتم خانه‌ای‌ست برای آن‌هایی که در سکوت گم شده‌اند.
هر جمله، پنجره‌ای‌ست رو به درون

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

خواب تاج سنگی

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، ۱۰:۰۲ ب.ظ | محسن سعیدپور | ۰ نظر

محسن سعیدپور

خواب تاج سنگی

در خواب، خودت را در تالاری بلند می‌بینی، با دیوارهایی از آینه‌های شکسته. هر آینه، تصویری ناقص از تو را نشان می‌دهد—گاهی بزرگ‌تر، گاهی کوچک‌تر، گاهی بی‌چهره.

 

بر سرت تاجی‌ست از سنگ‌های سیاه و براق. هر سنگ، نامی دارد: «من بهترم»، «من اشتباه نمی‌کنم»، «من نیازی به کسی ندارم». تاج سنگین است، آن‌قدر که گردنت خم شده، و نمی‌توانی به آسمان نگاه کنی.

 

در انتهای تالار، موجودی ایستاده: بلندخوار. قامتش از تحسین ساخته شده، چشم‌هایش از نگاه‌های تحقیرآمیز تغذیه می‌کنند. او به تاج تو خیره می‌شود و لبخند می‌زند، چون می‌داند تا تاج را بر سر داری، نمی‌توانی از تالار خارج شوی.

 

تو قدم برمی‌داری، سنگ‌ها از تاج می‌افتند. هر بار که یکی می‌افتد، صدایی در تالار می‌پیچد—صدای کسی که روزی از تو دلخور شده، صدای عذرخواهی‌ای که نگفته‌ای، صدای حقیقتی که نپذیرفته‌ای.

 

وقتی به بلندخوار می‌رسی، تاجت دیگر فقط یک حلقه‌ی ساده است. او ناپدید می‌شود. تالار فرو می‌ریزد، و تو در دشتی سبز بیدار می‌شوی. آسمان باز است. گردنت آزاد. صدای خودت را می‌شنوی، بی‌لرزش، بی‌نیاز به اثبات.

 

---نویسنده محسن سعیدپور 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">