پادشاهان تاریخ و امکانات ما
- کوروش کبیر با اینترنت جهانی، میتونست بدون جنگ، فرهنگها رو به هم وصل کنه.
- سلیمان نبی با هوش مصنوعی، میتونست حکمتش رو به میلیاردها نفر منتقل کنه.
- اسکندر مقدونی با هواپیما، میتونست جهان رو فتح کنه بدون اینکه سربازاش بمیرن.
- شاه عباس با پزشکی مدرن، میتونست عمرش رو دو برابر کنه.
- قیصر روم با شبکههای اجتماعی، میتونست امپراتوریاش رو بدون خونریزی گسترش بده.
ولی حالا ما چی داریم؟
همهی اینا رو داریم—و بیشتر.
ولی یه چیز نداریم: رضایت. آرامش. معنا.
---
🤯 چرا؟
1. چون پادشاهان دنبال «هدف» بودن، ما دنبال «تحریک»
اونا میخواستن بسازن، گسترش بدن، جاودانه بشن.
ما میخوایم سرگرم بشیم، دیده بشیم، لایک بگیریم.
> «وقتی هدف گم بشه، امکانات تبدیل میشن به اسباببازی—not ابزار رشد.»
---
2. چون اونا با محدودیتها زندگی میکردن، ما با وفور
محدودیت، قدرشناسی میاره.
وفور، بیحسی.
پادشاهان برای یه کتاب، یه سفر، یه اختراع، سالها تلاش میکردن.
ما با یه کلیک، همهچیز رو داریم—but حس نمیکنیم.
> «وفور بدون معنا، مثل خوردن بدون گرسنگیـه.»
---
3. چون اونا با مردم بودن، ما با صفحهها
پادشاهان، حتی اگه مستبد بودن، با آدمها در ارتباط بودن.
ما بیشتر با گوشیهامون حرف میزنیم تا با آدمها.
و این، یه نوع انزواست—even وسط جمع.
> «ارتباط واقعی، لذت واقعی میسازه—not اتصال مجازی.»
---
4. چون اونا میدونستن که مرگ نزدیکه، ما فراموشش کردیم
پادشاهان با مرگ زندگی میکردن.
ما با انکارش.
و وقتی مرگ رو فراموش کنی، قدر لحظه رو نمیدونی.
> «مرگ، یادآور لذت از زندگیه—not تهدید.»
---
✨ نتیجه؟
ما وارثان امکاناتی هستیم که پادشاهان فقط خوابش رو میدیدن.
ولی اگه ذهنمون، دلمون، و نگاهمون مثل اونا نباشه،
این امکانات فقط یه سرابن—not یه زندگی رویایی.
نویسنده محسن سعیدپور